فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

 

من و تو
 
 

چه کسی می خواهد


من و تو ما نشویم


خانه اش ویران باد


من اگر ما نشویم ، تنهایم


تو اگر ما نشوی


خویشتنی


از کجا که من و تو


شور یکپارچگی را در شرق


باز برپا نکنیم


از کجا که من و تو


مشت رسوایان را وا نکنیم


من اگر برخیزم


تو اگر برخیزی


همه برمی خیزند


من اگر بنشینم


تو اگر بنشینی


چه کسی برخیزد ؟

 

دشتها نام تو را می گویند


کوهها شعر مرا می خوانند


کوه باید شد و ماند


رود باید شد و رفت


دشت باید شد و خواند

 

                                     حمید مصدق

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده دوشنبه 18 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:28 ق.ظ http://amical.blogsky.com

سلام می گل مهربان
من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم ٬
و ندایی که به من می گوید :
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار ٬
سحر نزدیک است !

موفق باشی

شیفته دوشنبه 18 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:28 ب.ظ http://www.fond.blogsky.com

خیلی شرمندم کردی

من لینکتون کردم
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد