فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

تنهایی

 

تنهایی‌ام

عذاب تلخی بود

شاید تو آن پرنده زیبا بودی

در خواب‌های کودکی‌ام

با مهربانی همیشگی چشم‌ات

تنهایی‌ام

عذاب تلخی بود

اینک با من باش

و به گرمی مهمانم کن

دیریست در برف مانده‌ام...۱  

 ۱ همایون یزدان‌پور

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:26 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
شعر زیبایی بود...اما تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدم های بی معرفت است...

مهرداد پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:12 ب.ظ

سلام می‌گل عزیز
نوشته‌ی بسیار قشنگیه ولی سردی تنهایی بهتر از گرمای آدمهایی که فقط ظاهر گرمی دارند با دل سرد و یخ زده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد