در تمامت بیداری ی خویش

هر نماد و نمود را /با احساس عمیق درد / دریافتم.

 

عشق آمد و دردم از جان گریخت

خود در آن دم که به خواب می رفتم.

آغاز از پایان آغاز شد.

 

تقدریر من است این همه . یا سرنوشت توست

یا لعنتی یست جاودانه ؟ / که این فرو کش درد /خود انگیزه ی دردی دیگر بود..........

که هنگامی به آزادی عشق اعتراف می کردی

که جنازه ی محبوسی را

از زندان می بردند

 

 

-----------------------------------------------------------

روزی ما دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی

دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود بوسه است

و هر انسانی

برای هر انسانی

برادری ست .

روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند

قفل .....افسانه ای ست

وقلب برای زندگی بس است.

روزی که معنای هر سخن

دوست داشتن است.

تا تو بخاطر آخرین حرف

دنبال سخن نگردی

 

این دو سروده زیبای احمد شاملو رو همیشه با خودم تکرار میکنم

زیبا گفته (روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است)