هنوز ایستاده ام و به ریزش برگهایم نگاه می کنم هنوز ایستاده ام وبا قامتی راست خشک شدن برگها و شاخه هایم را می بینم آری خزان تمامی ندارد نه زمستان می آید ونه امیدی به بهاران است و من درخت تکیده ی این باغ هنوز ایستاده ام به امیدیک تبر،به امید تبری تا شاید کنده خشکیده ام گرمای خانه ای شود ودستان کوچکی گرد آتش آن گرم شوند هنوز ایستاده ام به امید تبر ...!
------- میگل عزیز سلام!راستش اول از همه بابت تاخیر عذر می خوام.جدا کامنتی پیدا نکردم که شایسته ی وبلاگت باشه.می دونی این که از هر دری تو وبلاگت چیزی می نویسی فوق العاده ست؛فقط یه پیشنهاد؛اگه تو انتخاب فونت بیشتر دقت کنی فکر می کنم ثمر بخش تر بشه.ممنون بابت حضورت دلت شاد
هنوز ایستاده ام و به ریزش برگهایم نگاه می کنم هنوز ایستاده ام وبا قامتی راست خشک شدن برگها و شاخه هایم را می بینم آری خزان تمامی ندارد نه زمستان می آید ونه امیدی به بهاران است و من درخت تکیده ی این باغ هنوز ایستاده ام به امیدیک تبر،به امید تبری تا شاید کنده خشکیده ام گرمای خانه ای شود ودستان کوچکی گرد آتش آن گرم شوند هنوز ایستاده ام به امید تبر ...!
-------
میگل عزیز
سلام!راستش اول از همه بابت تاخیر عذر می خوام.جدا کامنتی پیدا نکردم که شایسته ی وبلاگت باشه.می دونی این که از هر دری تو وبلاگت چیزی می نویسی فوق العاده ست؛فقط یه پیشنهاد؛اگه تو انتخاب فونت بیشتر دقت کنی فکر می کنم ثمر بخش تر بشه.ممنون بابت حضورت
دلت شاد
امضا:یک ناشناس
در ضمن بگو با چه اسمی لینکت کنم
حتما بگو تا لینکتو اضافه کنم