فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

فریاد خاموش

روزهای زندگی ..همچون مشق های خط خورده دوران کودکی ماست

 

پنج

چهار

سه

دو

یک می شمارم روزها ماندنت را .... یا بهتر بگویم روزهای مانده به رفتنت را .....

با خنده گفتم برو به سلامت

تنها نیستم .....اما هستم .... روحم را به دونیم کردم  از  چه هنگام ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یادم نیست ... خیلی گذشته

نیمی از آن تو و نیمی از آن همه .....

و حالا در سکوت خود به رفتنت می نگرم .... اسمش را گذاشتم مرگ خاموش ....

تا

تو

ازاد باشی و رها .....

باید از عشق پوزش بخواهیم

اگر قناری پرشکسته ای را دیدیم وبر خود نشکستیم ،


اگر رنج تازیانه ی کبود فقر را بر گونه ی کودکی یتیم دیدیم و نگریستیم ،


باید از عشق پوزش بخواهیم .


اگر ترنم رویش بنفشه را در شب باکره ی فروردین نشنیدیم ،


اگر صدای بوسه ی شبنم را بر گلبرگهای گل سرخ نشنیدیم ،


اگر نگاه عاشق چشم نجیبی ، دلمان را نلرزاند ،


اگر خلوت دست تنهائی ، ما را فریاد زد و ما ، خاموش ماندیم ،


اگر شوق دیدن رنگین کمان ، هوای دلمان را رنگی نکرد ،


باید از عشق پوزش بخواهیم .


اگرپرواز لطیف پروانه ، جوانه ی شوق رهایی را در دلمان سبز نکرد ،


اگر زلال شفاف اشکی ، هوای دلمان را ابری نکرد ،


اگر هیچ نگاهی دل ما را به معراج نبرد ،


اگر در هیچ سرایی را به سر نکوبیدیم ،


اگر بیکران نیلگون هستی ، یاد حضرت دوست را در دلمان زنده نکرد ،


باید ازعشق پوزش بخواهیم .


اگر ترنم عشق ،
اگر طعم عشق،
اگر تپش عشق ،
اگر عطر عشق را


نفهمیدیم و نچشیدیم وبی اعتنا گذشتیم ،


باید با تمامی حضور خویش از عشق پوزش بخواهیم .


(برگرفته از کتاب فرهنگ پیام . شاعر : محمود نامنی.)

 

 

عشق آن است که :

با همه ی توان خویش دیگران را یاری کنی

تا به رویای خود واقعیت بخشند .

عشق سفری بی اتهاست در امتداد نیاز دیگران

. شایسته آنکه بکوشد .بنیوشد و دل را بگسترد

و عشق پیمانی است

که نان شادمانی و رویش و سرشاری را

میان تو و دیگران تقسیم کند !

 

 

بارب ابهام